هزاران آفرین بر جانت ای ماه
روان عاشقان قربانت ای ماه
مبارک باد ماه عشق بازان
که بنشینند در ایوانت ای ماه
مبارک باد عید روزه داران
نکویان جهان مهمانت ای ماه
مبارک باد شهر الله اعظم
همایون طالع رخشانت ای ماه
همه مهمان سلطان وجودیم
خوشا بر سفره ی احسانت ای ماه
نزول دفتر عشق و صعودش
شب قدر است در دورانت ای ماه
به شادروان عزت روزه داران
عیان بینند قدر و شانت ای ماه
نصیب روزه داران دیدن یار
در ایوان عظیم الشانت ای ماه
دو شادی روزه داران را فرستند
ز لطف حضرت سبحانت ای ماه
یکی هنگام افطار اندر این دار
دگر در جنت رضوانت ای ماه
مبارک باد عشق روزه داران
که گفت ( الصوم لی ) در شأنت ای ماه
دل از روزه شود آیینه ی دوست
در او پیدا رخ جانانت ای ماه
سلام سید سجاد و عباد
نثار طلعت رخشانت ای ماه
بگذشت مه روزه ، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد
می خواست بهانه ای که پر نور شویم
از هرچه بدی و غیر او دور شویم
یک ماه پر از فرصت برگشتن داد
یک عید فرستاد که مغفور شویم
یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم
در هر سحر و شبی چو مولا باشیم
ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست
باشد که همیشه مثل حالا باشیم
یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد
یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد
یا رب نکند دوباره مهجور شویم
یک مژده بده که وصلمان دائم شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر